به نام خدا
حقیقت و صدق
قسمت سوم
در دو قسمت پیشین این مقاله مشخص شد که پرسش "حقیقت چیست؟" به شکل کنونی خود علی الاصول نمی تواند پاسخ مشخصی داشته باشد و لازم است به گونهای بازنویسی و تدقیق شود. اما چنانکه دیدیم ارائه ی پرسشی قابل قبول به عنوان جایگزین پرسشِ "حقیقت چیست؟" نیز با دشواری هایی همراه است و اگر اساساً شدنی باشد، به هیچ وجه ساده نیست. ازاین رو تلاش شد تا با دقت در معنای لفظیِ «حقیقت» از این دشواری رهایی یابیم. در نهایت پیشنهاد شد که در این پرسشْ واژه ی «حقیقت» را با «صدق»، و یا معادل فارسیِ آنْ «راستی»، جایگزین کنیم و اساساً این پرسش را مطرح کنیم که "صدق چیست؟"، و یا اینکه "راستی چیست؟". در ادامه ی این سلسله مقالات تلاش نگارنده این است که اولاً از این ایده دفاع کند که برای ارائه ی تبیین قابل قبولی از آنچه فلسفیدن خوانده می شود، لازم است آن را تلاشی در جهت پاسخ به این پرسش در نظر بگیریم که "صدق چیست؟"؛ و ثانیاً با ارائه نظریه های مختلفی که در مورد مفهومِ صدق، و در تلاش برای تبیین مناسبی از آن مطرح شده است، تقریر و ارزیابی مناسبی را از آنها ارائه نماید.
ادامه مطلب
درباره این سایت